رئیس کانون وکلای استانهای کرمانشاه و ایلام گفت: کانونهای وکلا باید در انجام وظایف و اختیارات خود مستقل عمل کنند. شهاب تجری ظهر دوشنبه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه استقلال کانونهای وکلا از جمله موارد مهمی است که در قانون استقلال کانون های وکلا در سال 1333 تفکیک شده است، اظهار داشت: منظور این است که کانون وکلا در وظایف و اختیاراتی که دارد بتواند مستقل عمل کند و کسی در وظایف و اختیاراتش که در ماده ششم قانون آمده من جمله دادن پروانه وکالت به واجدین شرایط،اداره امور راجع به وکالت داگستری و نظارت بر اعمال آنها،رسیدگی به تخلفات تعقیب انتظامی وکلا،معاندت قضایی وکلا و فراهم کردن وسایل پیشرفت علمی و عملی وکلا دخالت نداشته باشد.
رئیس کانون وکلای استانهای کرمانشاه و ایلام گفت: کانونهای وکلا معتقدند که بر اساس لایحه قانونی استقلال،کانون های وکلا باید در انجام این وظایف و اختیارات مستقل و بدون دخالت، به ویژه دخالت حاکمیت عمل کنند که خوشبختانه تاکنون نیز چنین بوده است هر چند مشکلاتی متعدد بوجود آمده و کانونهای منحل شده اند.
وی افزود: در جامعه جهانی، استقلال کانونهای وکلا با این کیفیت امری بدیهی، بدون بحث و روشن بوده که پذیرفته شده است و جز لوازم اصلی دادرسی عادلانه فرض می شود که باید توسط کانون تمهیدات لازم برای آن فراهم شود.
تجری تاکید کرد: این امر در اسناد متعدد بین المللی که به استقلال کانون وکلا اشاره و تاکید دارد هم مورد اشاره قرار گرفته که از جمله مهمترین آنها شماره پ از قسمت دوم اعلامیه کنفرانس بین المللی حقوق بشر 1993 در وین است که عین مطلبی که در آن آمده این است که لازمه تحقق کامل و بدون تبعیض حقوق بشر و روند دموکراسی و توسعه اقتصادی مستمر وجود یک نظام قضایی مستقل و وکلای مستقل بر اساس استانداردهای بین المللی حقوق بشری است و تاکید نموده که پیشرفت و توسعه هر کشوری منوط به کانون وکلای مستقل در کنار دستگاه قضایی مستقل است.
رئیس کانون وکلای استانهای کرمانشاه و ایلام اظهار داشت: همچنین در هشتمین کنگره سازمان ملل متحد نیز در هاوانا در سال 1990 تحت عنوان اصول اساسی مربوط به نقش وکلا که مصوبه ای دارد که به وجود کانون وکلا و استقلال انها تاکید دارد نیز آمده و به نسبت در اسناد دیگر نیز من جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه اسلامی حقوق بشر، منشور آفریقایی حقوق بشر و کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر و همچنین در بند یک ماده 67 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی هم آمده و نهایتا در قانون اساسی خودمان هم تقریبا اشاره دارد به ضرورت وجود وکیل و حق دفاع برای شهروندان.
تجری با بیان اینکه اجماع جامعه جهانی بر وجود بدیهی کانونهای وکلا و استقلال آنها تاکید دارد، افزود: علت این اجماع این است که دادرسی منصفانه و عادلانه را اگر تشبیه کنیم به یک صحنه مناظره، در این صحنه زمانی انصاف و عدالت رعایت می شود که دو طرف در موضع برابر باشند و عامیانه اگر بخواهیم بگوئیم شما هرگز یک کشتی گیر سبک وزن را در مقابل یک سنگین وزن قرار نمی دهید و شرط اولیه هم وزنی آنهاست، بخصوص در دادگستریها و دادسراها و تحت عنوان متهم که این افراد از حقوق قانونی خود اطلاع ندارند و کاملا خالی ذهن هستند و برای پیگیری حقوقشان نیازمند وکیلند که بتواند به نیابت از آنها از حقشان دفاع کند.
وی تصریح کرد: بخصوص در دادسرا، که یکطرف دعوا دادستان و مدعی العموم مسلح به آگاهی های علمی و قانونیست توازن بین دو طرف کاملا بهم می خورد و برای برقراری توازن باید یک نفر در کنارش باشد که توازن حفظ شود و آن فرد هم وکیل است که آگاه به قوانین و مسائل حقوقی است و مهم این است که فرد وکیل هم باید در برابر طرف دعوا استقلال داشته باشد تا تحت تاثیر طرف مقابل قرار نگیرد و بتواند آنطور که شایسته است از حقوق فرد دفاع کند.
تجری در پایان با بیان اینکه مشکل اصلی اینجاست که دستگاه قضایی مدعی است که کانون وکلا باید تحت نظارت دستگاه قضایی اداره شود عنوان کرد: در اینصورت توازن دفاع از بین رفته و شهروندان قدرت دفاع از حقوق خود را خصوصا در برابر دادستان از دست می دهند و به همین دلیل استقلال کانون وکلا حمایت از حق دفاع شهروندان از حقوق خود است.