سلامت روان فقط به فقدان بیماری روانپزشکی و روانشناختی محدود نمیشود، بلکه فرد دارای سلامت روان کسی است که توانمندیهای خود را میشناسد و توانایی مقابله با استرسهای روزمره زندگی را دارد و به شکل مفید و مؤثری در جامعه مشارکت و فعالیت دارد. از این رو، حوزه سلامت روان بسیار وسیع و مهم است. مشکلات ساختاری و سخت افزاری از جمله مسائلی است که بیماران حوزه سلامت روان با آن مواجه هستند. متأسفانه در کشور ما امکانات و بودجه اختصاص یافته به این حوزه نسبت به استانداردهای بهینه و جهانی پایین تر است. مسائل بیمه ای، صف انتظار طولانی برای تختهای بیمارستانی بخش روان و هزینههای درمانی از جمله مشکلاتی است که بیماران را در این حوزه با چالش مواجه کرده است.
برای حل و فصل این مشکلات چند سال پیش، خبر تهیه و تدوین پیش نویس قانون سلامت روان توسط دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور در رسانههای دیداری و شنیداری منتشر شد؛ لیکن اکنون پس از گذشت چند سال از رسانه ای شدن این موضوع، خبری از تصویب قانون سلامت روان نشده است؛ اما چرا باید قانون سلامت روان تصویب شود؟ لزوم اجرایی شدن این قانون چیست؟ بیماران حوزه روان چه مشکلات و دغدغههایی دارند؟
دکتر فرشاد شیبانی، روان شناس بالینی و دبیر کمیته دانشجویی سلامت روان و رسانه دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با «ایران» با اشاره به ضرورت تصویب قانون سلامت روان میگوید: با توجه به فقدان قانون و دستور کاری جامع برای مباحث حوزه سلامت روان، لازم است تا مسئولیت مدیریت و رسیدگی بر ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانشناختی از یک سو و از سوی دیگر ارتقای بهداشت روان افراد جامعه مشخص شود؛ از اینرو وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور بر آن شد تا پیش نویس قانون سلامت روان را تهیه و اجزای آن را در سطوح مختلف مشخص و معین کند. این پیش نویس به همت دفتر سلامت روان وزارت بهداشت و با نظارت مدیر کل دفتر سلامت روان این وزارتخانه تهیه و تدوین شده است که در حال حاضر مراحل قانونی را در مجلس شورای اسلامی طی میکند. پیش نویس قانون سلامت روان هرچند برای نخستین بار تهیه شده است و ممکن است نقایص و مشکلاتی داشته باشد، ولی میتواند دستورالعملها و راهکارهای خوبی برای حوزه سلامت روان در برداشته باشد.
در اینجا خوب است نگاهی به آمار بیماران اعصاب و روان در کشور بیندازیم؛ طبق تحقیقات صورت گرفته، میزان شیوع بیماریهای روانی در ایران6/23 (بیست و سه و شش دهم) درصد است که گروه سنی 16 تا 64 سال را در برمی گیرد. این آمار تقریباً با میزان شیوع جهانی برابر است. شایع ترین اختلال روانی در مردان، اختلال مصرف مواد و در زنان فوبیا (ترسهای بیمارگونه) و اختلالات خلقی است.
دکتر شیبانی با بیان اینکه بیماریهای حوزه روان در مقایسه با بیماریهای جسمی تأثیرات منفی بیشتری داشته و تبعات آن در وهله اول خود فرد و پس از آن جامعه را درگیر میکند، به ضرورت توجه ویژه به این مقوله اشاره و تأکید میکند: در این راستا نقشه تحول نظام سلامت کشور که با توجه به سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب در حوزه سلامت تهیه و تدوین شده است و یکی از مباحث اصلی آن موضوع «سلامت روان» است میتواند راهگشا باشد.
وی در ادامه با اشاره به راههایی پیشگیری از بیماریهای روانی میافزاید: در مرحله اول یا همان پیشگیری اولیه؛ روشهایی مثل شناسایی عوامل خطر، آموزش مهارتهای زندگی برای قشرها و گروههای مختلف همچون والدین و زوجین، آموزش مهارتهای فرزند پروری برای والدین از جمله اقداماتی است که در حوزه پیشگیری اولیه از ابتلا به بیماریهای سلامت روان میبایست مورد توجه قرار گیرد. مرحله بعد پیشگیری ثانویه است؛ که در این مرحله با تشخیص به موقع بیماری میتوان اقدامات لازم را برای درمان آنان انجام داد. پیشگیری سطح سوم، به بازتوانی و بهبود بیماران روان اختصاص دارد.
این استاد دانشگاه تعامل و همکاری سازمانهای مرتبط با حوزه سلامت در تحقق برنامههای آتی حوزه سلامت روان را امری لازم و ضروری میداند و معتقد است: برنامههای سلامت روان مربوط به یک حوزه نیست و مشارکت بیشتر سازمانهای ذیربط را میطلبد. سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، سازمان بهزیستی، شهرداری و وزارت ورزش و جوانان و سایر نهادهایی که میتوانند در این امر یاریکننده باشند لازم است همکاری و تعامل بیشتری در این زمینه داشته باشند. البته در کنار همکاریهای بین سازمانی، همکاریهای بین رشته ای نیز میتواند مؤثر باشد؛ زیرا کار در حوزه سلامت روان یک کار تیمی است که حضور روانشناس، روانپزشک و مددکاراجتماعی را درتیم سلامت روان میطلبد. خوشبختانه به تازگی در دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران) دانشگاه علوم پزشکی ایران رشته ای به نام کارشناسی ارشد سلامت روان ایجاد شده که نویدی برای موضوع سلامت روان کشور است و دانشجویان میتوانند به شکل تخصصی در این حوزه به پژوهش و مداخله بپردازند.
دکتر شیبانی ادامه میدهد: بسیاری از افراد نیازمند درمانهای روانشناختی، از عهده هزینههای آن برنمی آیند و متأسفانه عدم درمان منجر میشود تا اختلالات روانشناختی شدت بیشتری پیدا کنند و پیش آگهی بدتری را در آینده داشته باشند. در صورتی که شرکتهای بیمه، در موضوع ارائه خدمات روانشناختی اقدامات و هماهنگیهای لازم را برای پرداخت هزینهها انجام دهند میتوانند در ارتقای سلامت روان افراد جامعه مؤثر باشند.
وی با بیان اینکه در گذشته مردم نگرش منفی به بیماریهای روان شناختی و روانپزشکی داشتند؛ اما خوشبختانه با اقداماتی که صورت گرفته تا حدودی این نگرش منفی اصلاح شده است، میافزاید: هریک از ما ممکن است در طول زندگی مانند هر بیماری جسمی، دچار اختلالات خلقی یا اضطرابی و غیره شویم. پس لازم است همانند سایر بیماریها به آن نگریسته شود. جداکردن بیماران روانپزشکی از بستر جامعه اقدام مطلوبی نیست و بهتر است بخشهای بستری بیماران روانپزشکی در کنار سایر بخشها در بیمارستانهای عمومی احداث شوند. همچنین جای خالی روانشناسان بالینی و روانشناسان سلامت در بیمارستانهای عمومی کشور به شدت احساس میشود. این نکته را نیز یادآوری کنم که بازگشت بیمار به جامعه یکی از مسائلی مهمی است که افراد پس از سپری کردن دوره بیماری با آن مواجه میشوند که در این خصوص باید آموزشهایی در نظر گرفته شود تا بسترهای لازم برای بازگشت این افراد را به جامعه فراهم آورد. در برخی از کشورها از این آموزشها تحت عنوان «خانههای نیمه راهی» یاد میشود.
دبیر کمیته دانشجویی سلامت روان و رسانه دانشگاه علوم پزشکی ایران در پایان مسائل قانونی را یکی دیگر از مشکلات عدیده حوزه سلامت روان میداند و بیان میکند: از بعد قانونی هم با مسائل مختلفی مواجه هستیم و ضروری است در مباحث قانونی تغییراتی را ایجاد کنیم. نگرش قانون اساسی به سلامت روان نیازمند تغییر است، در قانون اصطلاحاتی مانند «جنون»وجود دارد که دقیق و تخصصی نیست. ما در این حوزه نیازمند همکاریهای بین رشته ای هستیم.
لازم به توضیح است، اقداماتی از جمله پیشگیری از خشونت خانگی، سوء مصرف مواد، پیشگیری از خودکشی که در سطوح اولیه پیشگیری مطرح میشود، همچنین اقدامات تشخیصی و درمانی، بازتوانی و بهبود، خدمات مشاوره ای و روانشناختی که بدون نیاز به مراکز بیمارستانی انجام میشود، همه و همه از مباحث در نظر گرفته شده در پیش نویس قانون سلامت روان است که از سوی وزارت بهداشت مطرح شده است؛ لیکن تأکید این نکته ضروری است که برای تحقق همه این مباحث نیازمند ارتباط و همکاریهای فراسازمانی هستیم. از این رو، امیدواریم که پیش نویس قانون سلامت روان در مجلس شورای اسلامی هر چه سریع تر بررسی و قانون آن بزودی به تصویب برسد.