آیا میدانید قصد و رضا به چه معناست؟
آیا میدانید نبود قصد و رضا، چه تأثیری بر ازدواج دارد؟
آیا میدانید ازدواج بدون قصد باطل است؟
آیا میدانید وقتی درباره کسی قبل از ازدواج اشتباه کردهاید چه حکمی دارد؟
٭٭٭
«وکیلم بنده؟» این سؤالی است که برای همه آنهایی که پای سفره عقد نشستهاند آشنا و معنادار است. سؤالی که عاقد به وکالت از عروس و داماد از آنها میپرسد تا مطمئن شود که آنها میدانند برای چه پای سفره عقد نشستهاند و با رضایت کامل این کار را انجام دادهاند. باید بدانیم آنقدر در این زمینه مشکل ایجاد شده که قانونگذار به این فکر افتاده تا قصد و نیت و رضایت را نیز وارد پیش درآمدهای ازدواج کند و موادی از قوانین کشور را به آن اختصاص دهد.
این مقاله مخصوص مجردهاست تا آنها را با مبحثی آشنا کند که کمتر دربارهاش شنیدهاند.
پیشنهادی که باید قبول شود
اگر میخواهید ازدواج کنید باید بدانید که عقد ازدواج در صورتی صحیح است که یکی از طرفین پیشنهاد ازدواج را مطرح و طرف مقابل، آن را قبول کند. این پیشنهاد و در مقابل آن پذیرش یا قبول کردن باید همراه با استفاده از کلمات و عباراتی باشد که به صراحت، نشاندهنده قصد ازدواج است. این «درخواست و پذیرش» یا به قول قانونگذار «ایجاب و ﻗﺒﻮل»، از سوی زن و مرد انجام میشود یا اﺷﺨﺎﺻﯽ مانند عاقد ﮐﻪ بر اساس ﻗﺎﻧﻮن ﺣﻖ ﻋﻘﺪ دارﻧﺪ.
قصد و رضا
افراد برای انجام هر کاری از جمله کارهای حقوقی نیازمند تفکر دربارهاش هستند تا بتوانند خود و وجدانشان را راضی کنند که آن کار را انجام دهند. به همین دلیل باید مراحلی در قوه تعقل و مغز فرد سپری شود تا او بتواند فکر خود را به مرحله عملیاتی برساند که از جمله این مراحل میتوان به «قصد» و «رضا» اشاره کرد.
قصد و رضا دو موضوع مستقل هستند که بودن یا نبودن هر کدام از آنها در افراد، دو تأثیر مختلف در اعمال دو جانبه حقوقی مانند ازدواج بر جا میگذارد.
قصد به معنای نیت است و رضا نیز همان طور که از نامش پیداست، به معنی رضایت است.
ازدواج بدون قصد باطل است
اراده یا قصد و رضای طرفین از جمله عوامل اساسی برای همه قراردادها و از جمله عقد ازدواج است. به همین دلیل باید تأکید کرد ازدواجی که بدون اراده و قصد صورت گرفته باشد، باطل و بدون اعتبار خواهد بود.
چه کسی عقد را بخواند؟
همانطور که اشاره شد، برای بستن پیمان ازدواج گاهی این اجازه به عاقد داده میشود. او کسی است که عقد ازدواج را برای خود یا به نمایندگی از فرد دیگری انجام میدهد و برابر قانون باید ویژگیهایی از این قرار داشته باشد:
1- عاقل
2- بالغ
3- قاصد
یعنی عاقد علاوه بر اینکه نباید مجنون باشد، باید به سن بلوغ رسیده و دارای اراده و قوه ادراک نیز باشد. این موضوع نشان میدهد که قصد طرفین از شرایط اساسی عقد ازدواج است.
مراحل بله گفتن
1-حضور ذهنی
نخستین مرحلهای که بر اساس آن، فرد تصمیم میگیرد زندگی مشترکی را با فرد دیگری آغاز کند، مرحله حضور ذهنی است. به این معنا که این موضوع بتدریج به ذهن فرد وارد میشود و ذهن او را به خود مشغول و درگیر میکند.
2- بررسی
در مرحله بعد که بررسی نامیده میشود، فرد تلاش میکند موضوع ازدواج را از زوایای مختلف بررسی کرده و مورد سنجش قرار دهد. در این مرحله فرد به بررسی مزایا یا خوبیها و معایب یا بدیهای ازدواج میپردازد و با خود تصور میکند که در صورت تشکیل زندگی مشترک، چه آیندهای در انتظارش است.
3-رضا یا تمایل
رضا یا تمایل پیدا کردن به انجام کاری خاص که به طور کلی میتواند ازدواج یا هر قرارداد دیگری باشد، مرحله دیگری است که بر اساس آن فرد مصمم به انجام آن عمل میشود. به طور مثال فرد مایل به ازدواج با فردی معین میشود.
4- قصد
در پی عبور از این مراحل، نوبت به قصد میرسد. یعنی خواست، اراده و نیت فرد این است که با فرد مورد نظر ازدواج کند و در این مرحله، عزم خود را برای رسیدن به این خواسته، جزم میکند.
بد نیست بدانید که گاهی طرفین عقد ازدواج یا سایر عقود و قراردادها، نمیتوانند صحبت کنند یا به معنای دیگر، تلفظ عبارات برایشان ممکن نیست. مانند مواردی که یک فرد ناشنوا میخواهد ازدواج کند یا اینکه او یکی از طرفین یک قرارداد است. در چنین مواردی او میتواند از طریق ایما و اشاره بهوسیله دست یا حرکات چهره، قصد (نیت) و رضا (تمایل) خود به انجام این اعمال حقوقی را اعلام کند.
قانونگذار در ماده 194 قانون مدنی به این موضوع تأکید میکند که الفاظ (عبارات)، اشارات (ایما و اشاره به وسیله دست یا حرکات چهره) یا رفتارها و حرکات دیگری که دو طرف معامله یا دو طرف ازدواج با استفاده از آن، قرارداد یا عمل حقوقی مورد نظرشان را انجام میدهند، باید موافق یکدیگر و به طور یکسان باشد. به این معنی که یکی از دو طرف، امضا و قبول همان عقدی را بپذیرد که دیگری آن را پیشنهاد داده است. در غیر این صورت معامله باطل میشود.
وقتی پای اشتباه به میان میآید
در خصوص قصد و رضا برای ازدواج باید نکته دیگری را نیز بدانید. اگر فرد برای ازدواج، رضا و تمایل داشته باشد اما این تمایل بر اثر اشتباه گرفتن فرد با شخصی دیگر یا اشتباه فهمیدن ویژگیهای فردی او باشد، در این صورت به رضا یا تمایل خدشه و آسیب وارد شده است. حالت دیگری را نیز میتوان تصور کرد و آن زمانی است که فرد تمایل به ازدواج با فردی خاص دارد اما به دلیل اکراه (بهعنوان مثال تهدید) از طرف شخص سومی، با فرد دیگری ازدواج میکند و در اینجا نیز به قصد و رضا آسیب وارد شده است.
در این موارد که رضا یا تمایل مخدوش میشود، عقد «غیرنافذ» است. به این معنا که باید بررسی شود آیا این فرد میتواند به زندگی با همسر خود در اثر این ازدواج ادامه دهد یا خیر. در این باره باید به این مسأله توجه کنید که اشتباه درباره شخصی که با او قصد ازدواج دارید به صحیح بودن معامله آسیب وارد نمیکند مگر اینکه علت اصلی ازدواج، همان مسألهای است که اشتباه از آب در آمده است.
این مورد را با مثال توضیح میدهیم: فردی را در نظر بگیرید که به دیگری برای ازدواج «بله» میگوید چون دوست دارد همسر آیندهاش پزشک باشد و فکر میکند که این فرد نیز به این شغل اشتغال دارد. اما پس از عقد متوجه میشود که شغل او چیز دیگری است. باید گفت که او مرتکب اشتباه شده و عقد غیر نافذ است؛ یعنی باطل نیست اما صحیح بودن آن نیاز به اجازه و امضای این فرد دارد.
ازدواج به زور اسلحه!
یادتان نرود در مواردی که در هر عقدی، از جمله ازدواج، به طور کلی یکی از طرفین «قصد» نداشته باشند اما مجبور به قبول شوند، عقد صحیح نبوده و شخصی که مجبور به این کار شده، میتواند بعدها رضایت نداشتن خود را اعلام کند. بهعنوان نمونه فردی که قصد بالا کشیدن اموال دیگری را دارد اسلحهای روی شقیقه فرد قرار میدهد و از او میخواهد مدارک مورد نظرش را امضا کند. اینجا دیگر بحث اکراه مطرح نیست بلکه این فرد به دلیل اجبار و از ترس جانش، برگهها را امضا میکند.
این مورد درباره ازدواج نیز صادق است. بهطور مثال فردی به اجبار اسلحه مجبور به امضای عقدنامه شود که این اجبار میتواند موجب باطل شدن ازدواج شود. قدیمیترها اعتقاد داشتند که سکوت علامت رضاست؛ اما اشتباه نکنید قانون هیچ گاه در ازدواج سکوت را علامت رضا ندانسته و زن باید بهطور خیلی مشخص رضایت خود را برای ازدواج اعلام کند.