جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵ 9343 0 1

یکی از مشکلات زنان در زندگی مشترک و هنگام جدایی از همسر یافتن راهی برای دریافت مهریه است

پنهان کردن اموال برای فرار از مهریه

یکی از مشکلات زنان در زندگی مشترک و هنگام جدایی از همسر یافتن راهی برای دریافت مهریه است. اما قبل از پرداختن به این موضوع بهتر است نخست اشاره‌ای به آنچه که قانونگذار در مورد مهریه حکم کرده است، داشته باشیم. مطابق ماده 1080 قانون مدنی «تعیین مقدار مهریه منوط به رضایت طرفین است.» یعنی اینکه بدون رضایت زوج یا زوجه نمی‌توان میزان مهریه را تعیین ودر سند ازدواج ثبت کرد.
 
قانون مدنی در ادامه و درماده 1082 گفته است به مجرد وقوع عقد نکاح، یعنی به محض اینکه سند ازدواج توسط زن وشوهر امضا شد، بدون اینکه نیاز به اتفاق خاصی باشد عروس یا زوجه صاحب مهریه می‌شود وقطعاً از الزامات آن هم این است که بلافاصله می‌تواند مهریه را از همسرش حتی سر سفره عقد مطالبه کند.این شدت و حدتی که قانونگذار برای مهریه و مالکیت آن و تصاحب وتصرف آن بیان و تحکم کرده است، حکایت از جدی بودن مهریه در رابطه زن و شوهر دارد و به همان اندازه نیز نیازمند تعمق زوج در قبول و امضای مهریه است.با وجود آنچه که قانونگذار در سال‌های 1310 در مورد مهریه و چگونگی مالکیت و مطالبه  آن حکم کرده است در زمان صحبت‌های مقدماتی و توافق‌های اولیه ازدواج وتعیین مهریه، مردم نگاه دیگری غیر از نگاه قانونگذار به مهریه و چند وچون و کیفیت آن داشتند.
 
خانواده ها همواره در گوش عروس نجوا می کردند که با پیراهن سفید به خانه بخت می‌روی و با کفن بیرون می‌آیی. به عبارت دیگر علی رغم اینکه قانون زن را مالک مهریه می‌دانست، عروس و خانواده‌اش به‌طور ضمنی و غیر رسمی و فقط به استناد اصول اخلاقی، حق مطالبه آن را از خود سلب می‌کردند (مگر در موارد وتحت شرایطی خاص حاضر به مطالبه آن باشند.) و همین امر مورد سوءاستفاده بعضی از مردان قرار می‌گرفت و با اتکا به همین توصیه اخلاقی و فرهنگی که می‌دانستند همسرانشان راه برگشت به خانه پدری ندارند و والدینشان آنها را به سازش با همسر توصیه مؤکد کرده‌اند، میدان را برای تاخت و تاز علیه او باز دیدند و عرصه را برایش تنگ کردند.
 
تا اینکه عواملی از جمله آگاهی زنان از حقوق برابر خود با مردان و ورود زنان به جامعه برای کار و فعالیت‌های اجتماعی، باعث شد زنان به اشتباه یا شاید هم بدرستی از تنها ابزار موجود و ممکنی که در اختیار داشتند، استفاده کردند و تاخت وتاز راه انداختند واین شد که هم مهریه گرفتنی شد و هم راه برگشت به خانه پدری با بروز کوچکترین اختلاف و بد اخلاقی شوهر بازشد. به‌طوری که حالا خانواده دخترها درست برعکس گذشته به فرزندانشان توصیه می‌کنند، اگر شوهرت گفت بالای چشمت ابروست به خانه پدرت برگرد که روی چشمان ما جا داری. همچنین تأکید وسفارش می‌کنند که همواره تیغه تیز و تند شمشیر مهریه سنگین را بالای سر شوهرت نگه دار تا حواسش جمع باشد. بنابراین زندگی ای که باید با خوشی و شادی سپری شود، به تلخی می‌گراید.

 این چنین بود که تفکر وفرهنگ ازدواج و زندگی مشترک تغییر ماهیت داد و به یک معامله اقتصادی مبهم و پراز سؤالات بی‌پاسخ در فضای بی‌اعتمادی تبدیل شد و طلاق که در گذشته‌ای نه چندان دور امر نکوهیده‌ای بود، یک راه حل و امر عادی برای خانواده‌ها و جامعه تلقی شد.تا حدی که حالا مسئولان دیگر نمی‌توانند عواقب این معضل و آسیب اجتماعی را تحمل کنند و به فکر چاره افتاده‌اند که چگونه آن را رفع و رجوع کنند. ولی متأسفانه بجای حل ریشه‌ای مسأله در فکر پاک کردن صورت مسأله هستند.از یک طرف حق حبس زوج بدهکار مهریه را به موجب قانون تجویز می کنند و وقتی با انبوه زندانی بدهکار مهریه مواجه می‌شوند از طریق رسانه‌ها از مردم کمک مالی طلب می‌کنند تا زندانیان بدهکار مهریه را آزاد کنند. وقتی بازهم مشکل را حل ناشده می‌بینند تغییر جهت کوچکی داده و می‌گویند که بدهکار مهریه تا 110 سکه قابل بازداشت است و مازاد آن ضمانت بازداشت ندارد. البته این یکی از ابتکارات عجیب بود چرا که برای یک سند رسمی با موضوع مشخص دو نوع ضمانت اجرا برای بخش ‌های مختلف آن تعیین شد.

با وجود محدود کردن توقیف وحبس زوج در پرداخت مهریه 110 سکه‌ای باز هم زندان‌ها مملو از بدهکاران مهریه است حالا قانون‌گذار برای یافتن راه حل تازه سعی در هدایت زنان برای مطالبه مهریه از طریق دفاتر ثبت و اجرای اسناد رسمی دارد. معنا و مقصود این راه حل این است که برای 110 سکه مهریه هم نمی‌توان زوج را بازداشت کرد.

متأسفانه راه حل مراجعه به ادارات ثبت برای وصول مهریه، امکان وصول مهریه را با توجه به قوانین وابزار‌های موجود به حداقل می‌رساند که نتیجه آن نارضایتی بیشتر زنان خواهد بود.دیگر اینکه جولان مردان را در قبال زنان بیشتر می‌کند و در نهایت با این راه جامعه به آرامش نمی‌رسد. هر چند که با این روش از آمار زندانیان بدهکار مهریه کاسته می‌شود اما مشکل جامعه فقط این نیست.

ویژگی بارز قانون، جامع نگری آن است نه اینکه با حل یک مشکل، مشکلات دیگری را به جامعه سرازیر کنیم.با این کار هزینه و نزاع‌های خانوادگی بیشتر و از آمار ازدواج‌ها کاسته می‌شود چرا که در بیشتر موارد مهریه به دست زوجه نخواهد رسید. مردان نیز از ابتدای زندگی سعی در پنهان کردن اموال و دارایی‌های خود از شریک زندگی خواهند داشت.

در نهایت نیز احتمال افزایش درگیری‌های خانوادگی و حتی قتل و جنایت وجود دارد و در نهایت با یک چرخش و دور زدن، هزینه‌ها درشکل دیگری و به طور قطع بسیار بیشتر از قبل به جامعه و دولت برگشت داده می‌شود.

این روش برای وصول مهریه یعنی مراجعه به اداره ثبت وقتی مؤثر خواهد افتاد که ادارات ثبت و همچنین محاکم نرم افزار‌ها و سیستم‌ها و قوانینی در اختیار داشته باشند که بتوانند و ملزم باشند، تمام اموال بدهکار را حتی اموالی از بدهکار را که بشکل صوری توسط او به نام دیگران منتقل کرده است بلافاصله شناسایی کنند.و در این رهگذر ادارات ثبت و محاکم برای بدهکار و کسانی که کمک به اختفای مال او کرده‌اند هزینه‌های سنگینی ایجاد کرده و چنان عرصه را بر بدهکاران تنگ کنند که هیچ بدهکاری توان گریز از پرداخت بدهی در هیچ شرایطی نداشته باشد.

نه مثل وضع موجود که محاکم حکمی به دست طلبکار بدهند و هیچ مسئولیتی در قبال امکان اجرای آن نداشته باشند. و اجرای حکم را به توان و همت طلبکار محول کنند. یا ادارات ثبت بعد از ثبت و تشکیل پرونده، برای اجرای سند رسمی منتظر معرفی مال از جانب طلبکار بنشینند.

ادارات ثبت و محاکم باید بعد از تشکیل پرونده یا صدورحکم (البته با تصویب قوانین لازم) به نمایندگی از جانب شاکی به طور مستقیم به دنبال کشف اموال محکوم علیه و اجرای حکم باشند. یعنی اجرای حکم را وظیفه جدی و اساسی خود بدانند وصدور حکم به محکومیت یا تشکیل پرونده در اداره ثبت مبنی بر مطالبه طلب را وظیفه خودشان تلقی کنند.

در حال حاضر طلبکاران مهریه یا انواع دیگر بدون حمایت مؤثر، اسیر بدهکاران هستند که آیا بتوانند مالی از او کشف کنند یا حتی آیا بتوانند او را برای بازداشت و توقیف پیدا کنند یا نه.اگر آن نرم افزار‌ها وقوانینی که گفته شد تهیه وفراهم شود، هم دادگستری از این همه دعواهای مالی در انواع و اقسام آن اعم از مطالبه مهریه وچک و سفته و کلاهبرداری وغیره خلوت می‌شود و هم دیگر کسی جرأت نمی‌کند به طلبکارش بگوید هرجا که می‌خواهی برو. همچنین مردان جوان وخانواده‌های آنها هنگام ازدواج، مهریه را در حدی قبول می‌کنند که اگر فردای ازدواج هم مهریه مطالبه شد، امکان پرداخت وجود داشته باشد.

همانطوری که در زمان‌های گذشته هیچ مردی دینی بابت مهریه به همسر خود نداشت و حتی آن را بدون مطالبه همسر پرداخت می‌کرد. به عبارت دیگر مردان قدیم مردانی بودند که پای امضای خود می‌ایستادند و شب، مدیون سر بر بالین نمی‌گذاشتند. خلقیات و فرهنگ‌ها و نگاه‌ها ظرف چند دهه چقدر تفاوت کرده است؟

وکیل ۳۶۰: گروه حقوقی اندیشه کوروش

توضیح: نظراتی که درج می شود، صرفا نظرات شخصی افراد است و لزوماً منعکس کننده دیدگاههای 'وکیل ۳۶۰' نمی باشد.

نظر شما

خدمات وکیل ۳۶۰